تقوی
سلام خدمت دوستان عزیز:پست امروزم رو یه جایی خوندم ازش خوشم اومد گفتم بنویسم تو وبلاگم:
علمای اخلاق در گذشته وقتی می خواستند تقوا را مثال بزنند می فرمودند : انسان هنگامی که وارد باغ پر از گل وبوته و خار شود در هنگام عبور لباس خودش را جمع می کند و مواظبت می کند تا گوشه کتش یا چادرش به خار ها اصابت نکند این مواظبت را تقوا می نامیدند.
امروزه اگر بخواهیم همین مثال را تشبیه کنیم بهترین تشبیه این است که :اگر بدون اطلاع ما یک هفته حرکات وسکنات ما را فیلمبرداری کنند و یک روز قبل از پخش این فیلم به شما خبر بدهند که ما یک هفته از تمام حالات شما فیلمبرداری کرده ایم واکنون در تمامی شبکه ها می خواهیم پخش کنیم چه حالی به شما دست می دهد آیا خوشحال می شوید و یا ناراحت؟ به دست وپا می افتی که حالا میشه ما فیلممون رو ببینیم و اگه نیاز به سانسور داشته باشه سانسور کنیم یا اصلا اجازه پخش نمی دهید و.........
آری تقوا یعنی مراقبت کردن از نفس وکشیک کشیدن نفس که به تعبیر آن عالم فرزانه کشیک نفس کشیدن کشکی نیست خیلی سخت است گفتنش آسان اما عمل به آن ....
تقوا مواظبت کردن از نفس است اما عده ای از اهل ذوق گویند تقوا از چهار حرف تاء وقاف و واو و الف تشکیل یافته :
تاء تقوا :دلالت دارد بر ترک محرمات اول انسان باید حرام وحلال خدا را بشناسد تا بتواند در وقت ابتلاء از آن بپرهیزد آن هم صد در صد حرام را ترک کند.
قاف تقوا :دلالت دارد بر قیام بر واجبات هر چه که خدا بر او واجب کرده انجام دهد.
واو تقوا :یعنی وقوف درشبهات یعنی به هنگام شک وشبهه در چیزی توقف کنیم وآن را انجام ندهیم به عنوان مثال من شک دارم این سخنی که اکنون می خواهم بگویم غیبت می شود یا خیر دروغ می شود تهمت می شود یا خیر ودر این گونه موارد من باید سکوت کنم که این سکوت راه نجات است ود ر اصطلاح به آن ورع هم می گویند البته در اینجا تذکر این مطلب ضروری است که بیان شبهات اعتقادی واخلاق واحکامی در نزد کارشناسان همان فن برای دفع و رفع شبهه واجب وضروری است .
الف تقوا: دلالت دارد بر اخلاص در روایتی وارد شده که : الاخلاص سر من اسراری استودعته فی قلب من احببت = خدا وند می فرماید اخلاص سری از اسرار من است که هر که را دوست داشته باشم صاحب این سر می کنم
تنها راه نجات از شیاطین و جنود او اخلاص است کار را برای او انجام دادن
پروردگارا توفیق اخلاص در عمل وکسب علم به همه ما مرحمت بفرما.