سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زرمهر

جدایی

    نظر

عصر  جمعه ای که تو از من جدا شدی


 


باور نداشتم که تو هم بی وفا شدی


 


پژمرد پای پنجره گلهای خنده ام


 


وقتی به من و پنجره بی اعتنا شدی


 


تو یک ستاره ای که پرستیدمت شبی


 


تو یک الهی که برای من خدا شدی


 


تو آمدی به خلوت سرد اتاق من


 


با غربت همیشگی من آشنا شدی


 


وقتی برای آه کشیدن در این اتاق


 


حتی هوا نبود


 


تو برایم هوا شدی